تلخ وشیرین
امروز یه خبر تازه منو متحیرتر کرد
خواهرم به خواستگارش جواب مثبت داد
بعدازچهارماه..
خیلی خوشحال شدم وخیلی غمگین ..
بغضم بیشترازقبل شد
چشمام اشک نمیریزه ولی قلبم پرازگریه س
همیشه خاطراتم مرور میشن
وقتی که حرف ازخواستگاری وتصمیم خواهرم بود خاطراتم بیشتراذیتم میکردن
الان که دیگه تقریبا همه چیز اوکی شده....
خاطراتم دارن روحمو از تک تک ذره های وجودم جدا میکنن
چقدرسخته...
چقدر دردناکه...
چقدرشیرینه..
چقدرغم انگیزه..
نظرات شما عزیزان:
آجی آرزو توکلت ب خدا باشه گاهی خدا تو ی جایی دستتو میگیره ک اصلا تصورش هم نمیکردی (دیدم ک میگم )
امیدوارم هیچ وقت امید و آرزوهاتو از دست ندیدی آبجی آرزوی خوبم
.gif)
.gif)
ممنون عزیزم لطف داری که به یادمی.. منم برات همین آرزو رو دارم راستی باکدوم اسم صدات کنم؟چندسالته؟
برچسبـهـ ـا :